ما نیستیم ...یهو که می آیم چه چیزا می خونیم!!!!
شاعر می گه اندکی صبر...تو رو جان...جان...جان...صبر کنید یکم دیگه.
تنها کسی که می تونه اذیتم کنه توی.صبر ندارم.لعنت.فقط تویی که با این نقطه ضعفم آزارم میدی.اما یه حرکت کوچیکت....دوباره حالم رو خوب می کنه...فاز می گیرم پیگیرم باشی و جواب ندم...خو اینطوریم چکار کنم.دست بر ندار....از پیگیر بودن دست برندار لطفا.
ما نه....تو.تو نیاز به یه معجزه داری...معجزه گاهی مثل بیماری نمود پیدا می کنه....و تو...نیاز داری که معجزه شه و من آلزایمر بگیرم.